لغت نامه ولاشجردی(ب)
برار:برادر بیرش:بگیرش بیار:بیدرا بالشمه:متکا بی:بود بل:بزار بوا:بابا بن:پشت بام
بو:بگو بم میا:بدم میاد بوو نش:ببینش بن:ببند بونه:بهونه باف کردن:بلند کردن
+ نوشته شده در یکشنبه پانزدهم بهمن ۱۳۹۱ ساعت 22:27 توسط جوادنادری
|