1ـ تشریح مطالب

یکی از استادان حوزه علمیه قم می گوید: در یکی از جلسات درس علامه طباطبایی (ره)، پس از این که روی آیه ای از قرآن بحث شده بود، سؤالی مطرح شد که خود مرحوم علامه به آن سؤال، جواب دادند. بعد از این که حدود پنج دقیقه، مرحوم علامه مطلب را تقریر و تبیین فرمودند، استاد مطهری (ره) همراه با تواضع، حدود یک ربع، با بیان جدیدتری، همان مطلب را تشریح کردند. آن قدر جالب صحبت می کردند که همه سراپاگوش بودند. خود مرحوم علامه طباطبایی(ره) شدیداً به حالت وجد و شوق درآمده بودند. این بود که علامه پس از شهادت استاد مطهری(ره) فرمودند: «با بودن مطهری در درس، می دانستم چیزی هدر نمی رود و اگر تعبیر بدی نباشد، من به حالت رقص درمی آمدم». در همان جلسه، این حالت شادی و شعف زیاد در مرحوم علامه دیده می شد.1

2ـ تسلط بر موضوع درس

استاد مطهری قبل از آن که مسأله ای را برای شاگرد مطرح کنند، اول (آن مسأله را) برای خودشان پخته کرده بودند. یعنی هرگز مسأله ای طرح نمی شد که برای خود ایشان کاملاً روشن نشده باشد؛ به همین دلیل هیچ گاه در برابر هیچ پرسشی، دچار لکنت زبان نمی شدند.2

3ـ جذب با مطالب

یکی از مهمترین تفاوت ها میان استاد مطهری و دیگران، این بود که استاد با «مطلب» جذب می کرد و دیگران با بیان. البته بیان مهم است، اما اگر فقط بیان باشد، زود می گذرد.3

4ـ پیش مطالعه

ایشان پیش از حضور در کلاس مقیّد بودند که به سبک همه اساتید حوزه، در حدی که فرصت اجازه می داد، از

پیش، مطالعه کنند و مطالب را در ذهن خود مرتب سازند.4

5ـ نو بودن مطالب

درس ایشان همیشه نو بود. استاد مطهری (ره) سعی می کردند مطالعه را قطع نکنند. اگر درسی را می خواستند مطرح کنند، به کتاب جدیدی که برخورد می کردند، (آن را) مطالعه می کردند. ایشان به مجلات مختلف رجوع می کردند، مخصوصاً به اندیشه های معاصرین بسیار توجه داشتند، و همین خصوصیت، درس ایشان را نو می ساخت.5

6ـ فلسفه و فایده درس

درس و بحث ایشان غالباً و در اکثر قریب به اتفاق موارد، یک بحث جهت دار بود؛ یعنی شاگرد می فهمید که این بحث به چه درد می خورد.6

7ـ تاریخچه آن علم

ایشان قبل از ورود به اصل درس، یک مقدمه تاریخ بیان می کردند. با احاطه ای که به اقوال گذشتگان داشتند، سیر تحول یک مفهوم را بیان می کردند و ریشه و سابقه مطلب را توضیح می دادند تا شاگرد تصور نکند که این بحث مانند قارچی از زمین بدون سابقه سبز شده، بلکه بفهمد که در طول روزگار، این بحث چه سرنوشت و سرگذشتی داشته و از این طریق بتواند جای بحث را در تفکر امروزی مشخص کند.7

8ـ توضیح مقدمات و نظم در مطالب

استاد در آغاز درس، مقدمات را به خوبی توضیح می دادند و مشخص می کردند که مطلب بر چه مقدماتی مبتنی است. این خصوصیت باعث می شد که هنگام تدریس، اشتباهاتی در ذهن شنونده پیش نیاید... استاد مطهری می کوشیدند چیزهایی را که موجب درهم آمیختگی فکری و اشتباه در مطلب می شود، نخست توضیح دهند تا هنگام درس، استدلال به درستی جای گیر شود. 8

9ـ توجه به شاگرد

یکی از شاگردان استاد می گوید: ایشان گاهی لطف می کردند به تنهایی، و گاهی همراه با خانواده به منزل ما تشریف می آوردند.9

10ـ شکوفاسازی استعداد شاگرد

ایشان اگر استعدادی از شاگردان خود می دیدند، خوشحال می شدند، و به او کمک می کردند که استعداد وی پرورش پیدا بکند؛ مثل یک پرنده که بال زدن را یاد جوجه های خود می دهد. ایشان شاگردان خوش استعداد را تشویق و تشجیع می کردند، و مثل برزگری که بذرافشانی می کند، برای آینده، در ذهن شاگردان خود بذرافشانی می کردند و با صرف وقت برای آینده سرمایه گذاری می کردند. 10

11ـ رابطه صمیمی با شاگرد

آقای مطهری با شاگردانشان به اندازه ای مهربان بودند که حتی اجازه می دادند که آن ها مسائل خصوصی و شخصی شان را با ایشان مطرح، و در انتخاب راه و مسیر آینده با ایشان مشورت کنند. ایشان به اندازه ای [به شاگردان خویش] نزدیک می شدند که در مجالسی مانند عروسی آن ها ـ در صورت دعوت ـ شرکت می کردند.11

12ـ با وضو بودن

استاد، خود همواره با وضو در کلاس حضور می یافتند و حضورشان، چنان روحانیتی به مجلس می بخشید که مستمع با تمام وجود، معنویت و قداست آن را درمی یافت و به نسبت آمادگی اش در جذبه های الهی آن مستغرق می گردید.12

13ـ خوش رو بودن

ایشان بسیار خوش رو بودند، و با شاگردان روابط پدرانه داشتند، و در واقع وقتی ارتباط [یکی از] شاگرد[ان] با ایشان ادامه پیدا می کرد، به نوعی دوستی مبدّل می شد.13

به دست آوردن دنیا هنر نیست یکی را گر توانی دل به دست آر

14ـ سادگی

یکی از شاگردان استاد مطهری(ره) می گوید: به یاد دارم که در درس فلسفه (متن شفای بوعلی) که در آغاز، در مدرسه مروی برگزار می گردید، گاه در یک حجره و گاه در حجره دیگر، هر جا که ممکن بود، تدریس می کردند. و یک بار که صاحبان این حجره ها غایب بودند و حجره ای برای تدریس باز نبود، ایشان به سادگی و بدون از دست دادن فرصت، در ایوان کوچکی جلوی یکی از حجره های بسته، روی زمین نشستند و برای حاضرین درس را بیان داشتند و علاوه بر درس فلسفه، درس اخلاق نیز آموختند. 14

15ـ بخل نورزیدن

یکی از شاگردان استاد می گوید: استاد یادداشت ها و نوشته های خودشان را به شاگردان می دادند که در تحقیق از آن ها استفاده بکنند. به یاد دارم که وقتی خدمتشان می گفتم که در مسائل مربوط به انسان علاقه به مطالعه دارم و طرحی را از این مبحث که در ذهن داشتم، خدمتشان عرض کردم، ایشان یک مجموعه ای از رساله های خطی چاپ نشده علامه طباطبایی را که در اختیار داشتند، به بنده دادند تا استفاده کنم.15

16ـ طرز فکر صحیح

از مهمترین خصوصیات ایشان، حساسیت فوق العاده نسبت به ارائه صحیح اندیشه اسلامی به جامعه بود.16

تا نیک ندانی که سخن عین صواب است باید که به گفتن دهن از هم نگشایی